افق روشن
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود بوسه است 

و هر انسان برای هر انسان برادریست

روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند

قفل افسانه ایست و قلب برای زندگی بس است 

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی

روزی که آهنگ هر حرف زندگی است

تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم

روزی که هر لب ترانه ایست تا کمترین سرود بوسه باشد 

روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی

و مهربانی با زیبایی یکسان شود

و من آن روز را انتظار می کشم

حتی روزی که دیگر نباشم